1) در اين نامه آمده: و من رضی بعمل قوم فهو منهم، و از علامه سوال شده چرا در قبل توهين اطرافيانتان سكوت كرده ايد. بايد سوال كرد آيا سكوت 12 ساله حجتي كرماني در قبال مجلس ششم، فتنه تير78، فتنه 88 و دهها مورد ديگر نيز مشمول اين حديث ميشود يانه؟

 2)در نوشتار حجتي كرماني بارها و بارها بر حمايت از رهبري تاكيد شده است، حال اين ابهام پيش ميآيد كه آيا حمايت هاي صريح رهبري از علامه فرزانه با اين تعابير جناب حجتي قابل جمع است؟ البته همين جا عرض كنم كه (به زعم آقاي حجتي) ما متوجه نشديم كي و كجا رهبري عزيز ار آشتي فراگير ملي ياد ميكنند؟!!

 3)اگر به زعم ايشان احمدي نژاد معلول  پديده و راه غلطي است كه 32سال حكمفرما بوده، پس چرا تا تير 84اين علت، معلول مشابه اي نزائيده است؟و يا چرا تمام شرق و غرب و ... بر حذف اين معلول و مشكل اصرار داشتند؟ از كي تا حالا كاخ سفيد براي مشكلات ما برنامه ريزي و دلسوزي ميكند؟

 4)نوشته اند رهبري در 16سال رياست جمهوري هاشمي و خاتمي بارها و بارها از آنها حمايت كرده اند.  حتما بياد دارند جناب حجتي كه رهبري فرمودند از دولت نهم به طور خاص وويژه حمايت ميكنم. البته حافظه تاريخي ايشان آنقدر ضعيف نشده كه انتقادات و گلايه هاي صريح رهبري عزيز از اوايل دهه 70 تا نيمه دهه 80 را فراموش كرده باشند. گرچه ما نيز معتقديم نبايد دولتي را رد مطلق كرد كاري كه دولت كنوني بارها انجام داده است.

 5) ما كه هرچه فكر كرديم متوجه نشديم منظور آقاي حجتي از روابط؟حسنه؟شخصي؟ رهبري با هاشمي و خاتمي چيست؟ولي جناب حجتي پروژه عبور از رهبري!! را علامه مصباح و يارانش پيگيري ميكنند يا ميرحسين با آن سابقه روشنش؟خاطرات آقاي هاشمي را تورق كنيد. مصاحبه فرزندانش را بخوانيد. نشريه تايم از قول دوستان شما قبل از انتخابات در مورد رهبري چه نوشت؟ و چه كسي گفت كار رهبري را يكسره ميكنيم؟ و البته گاهي در خلوت خود سوال كنيد: رهبري در چه شرايطي و در چه دولتي فرمودند: اگر فشار بياورند صلح امام حسن تكرار نخواهد شد و كربلا رقم خواهد خورد. شايد معتقديد نامه 130 امضائي مجلس ششم براي نوشيدن جام زهر رابطه با آمريكا را ياران مصباح نوشتند؟ يا مدعي هستيد لايحه كاهش اختيارات رهبري و افزايش اختيارات رياست جمهوري را موسسه امام خميني تحت رياست علامه تنظيم كرده است؟ راستي از دوستان شفيقي مثل كديور و گنجي و عبدي چه خبر؟

 6) ذكر كرده اند كه احمدي نژاد با دروغ هايش رقبا را ازصحنه بدر كرده است!! اين هم ار آن حرفها ست كه فقط چون شمائي با12سال فكر به آن ميرسد. تير84كه شما و ديگران وي را عددي به حساب نمي آورديد و بر طبل حمام نرفتن وي و لباس او كوس مسخره زديد. درتير88 هم كه در يك قلم ناقابل ميرحسين 30روزنامه اجاره اي+ دههاسايت+ميلياردها پول دانشگاه آزاد را داشت.و البته شايد شهرام جزايري هاي خير و نيكوكار ديگري پيدا شده بود. خواهشا مشخصا ذكر كنيد كدام دروغ احمدي نژاد رقبا( رفقايتان) را بدر كرد؟

 7) به قول خودتان گفته ايد كه معجزه هزاره سوم و كوروش كبير شوخي است. لقب دومي را استاندار جديد گيلان چندي پيش گفت كه ربطي به علامه ندارد و اولي نيز ما هم معتقديم تندروي شده است. ولي القابي كه ياران حامي شما به مردم دادند چه بود؟ دلفين گرسنه، روستا ئيهاي سيب زميني جمع كن، صف كش سم موش، بي خرد و بدور از فهم سياسي و... .

 8)تاسف بارترين و تامل برانگيزترين نكته نامه حجتي كرماني آنجاست كه علت عدم موضع گيري خود در سالهاي اخير به خصوص فتنه را دوشيده نشدن و سواري ندادن(به تعبير حديث مولا علي) ميداند!! جناب حجتي عزيز هنوز در خواب اين مانده اند كه فتنه برنامه ريزي شده 15ساله بعد از انتخابات دعواي دو كانديداي رياست جمهوري بر سر چند صندوق راي است!! در حالي كه جنگ احزاب تمام عيار عليه نظام با توپ خانه وحشت ناك رسانه اي بپا شده بود جناب حجتي از ترس دوشيده شدن سكوت كرده اند!! سكوتی از جنس سليمان بن صرد كه شهادت مسلم را در پي داشت. جناب حجتي، 40نفر از مردم اين شهر براي شهيد نشدن مسلم انقلاب، شهيد شدند و 8ماه ميليونها نفر با نگراني تمام نخوابيدند. كاش رافت اسلامي شامل قاتلانشان نميشد و اي كاش ماشين سطل زباله شوي شهرداري خون آنها را نميشست تا براي امثال شما كه 2سال بعد فتنه آفتابي شده ايد حجتي روشن باشد.

 9)آقاي حجتي شما كه نه، بزرگترهاي اصلاحاتي شما و اربابان خارجي آنها نيز نتوانستند در مصاف با مطهري زمان جولان دهند و عرض خود بردند و زحمت ما دادند. كاريكاتور علامه، فحش و تهمت، مناظره(كه خود خاطره آنرا از بن دندان داريد) و تخريب خيل عظيم شاگردان وي نتوانست علامه را از راهي كه در پيش گرفته بازدارد.البته اگر نبود به شیشه خودی سنگ زدن وصولگرایان اصولگرانما شمانیز حالاحالا خیال نامه نگاری نمیکردید. پس به ما حق بدهيد در دوران وزيدن نسيم به پرچم جبهه پايداري و فحاشي ها عليه آن اندكي بدبينانه به نامه هايتان نگاه كنيم و همين جا بگوئيم اعتبار مصباح به ورود هاي سياسيش در انتخاباتها نيست. به تربيت دهها شاگرد برجسته براي آينده انقلاب، به دفاع تمام عيار با جان و مال و آبرو از ولايت فقيه و در يك كلام خون دل خوردن تا سرحد خون دادن براي اعتلاي كلمه الله است. طبيعي است دوستانتان كه هنوز در درستي يا نادرستي قيام عاشورا مانده اند(العياذ بالله) جز اين انتظار نرود.